جالینوس مانند بسیاری از روشنفکران یونانی که در امپراتوری روم علیا زندگی میکردند، مردی بود که در موضوعات مختلفی مانند اخلاق، اگزما، دستور زبان و نقرس می نوشت. در واقع، او در زمان حیاتش به خاطر آثار فلسفی و رساله های پزشکی اش بسیار مورد توجه بود. با این حال، آنچه که امروزه بیش از همه به خاطر او به یاد میآید، پزشکی برای او است، و از اواخر امپراتوری روم تا رنسانس، آموزش پزشکی عمدتاً بر اساس آثار او بود. تا قرن بیستم، او تأثیرگذارترین چهره در پزشکی غرب باقی ماند. با این حال، او فردی پیچیده بود، مملو از تکبر حیرت انگیز، خودفروشی گستاخانه، و شوخ طبعی شکسته. او یک رقیب سرسخت بود، زمانی که یک میمون زنده روده را بیرون آورد و پزشکان را به چالش کشید تا اندام های آن را به درستی جایگزین کنند. در تعقیب بیوقفهاش برای هر چیزی که بیمار را معالجه میکرد، بر مشاهده دقیق و گاهی آزمایشهای جسورانه اصرار داشت. حتی در مواجهه با یکی از وحشتناک ترین وقایع تاریخ – شیوع ویرانگر آبله – پایداری کرد و صبورانه شاهد شکار آن، سال به سال بود.
شاهزاده پزشکی جالینوس را در حالی که زندگی خود را در شهر رم در اوج قدرت و زوال آن در میان دوستان، دشمنان و بیماران خود می گذراند، به ما می دهد. این یک پرتره عمیق انسانی از یکی از مهم ترین و کاریزماتیک ترین شخصیت های تاریخ باستان ارائه می دهد.