“کتاب خوب” ساندی تایمز
“قوی” نگهبان
“شگفت انگیز” تلگراف
“محرمانه، خنده دار، گرم” پست یکشنبه
“شجاع، دلسوز، مناقصه” مترو
<" این کتاب به عنوان تلاشی برای چسبیدن به مادر پاک و شگفت انگیزم آغاز شد. تنها چیزی که باید به او تحویل میدادم. کلمات. سپس، هنگامی که عظمت بحران اجتماعی که خانواده من بخشی از آن بودند شروع به طلوع کرد، با این فکر نوشتم که ممکن است زندگی فراموششده دیگری با زندگی او به نور روشن شود. /i>زوال عقل یکی از بزرگترین چالش های اجتماعی، پزشکی، اقتصادی، علمی، فلسفی و اخلاقی در زمان ما است.من یک خبرنگار هستم.این تبدیل شده است. بزرگترین داستان زندگی من.سالی مگنوسون
غمگین و خنده دار، عاقلانه و صادقانه، خاطرات کجا می روند روایتی عمیقاً صمیمی از موذیانه از دست دادن ها و شادی های غیرمنتظره در صورت وحشتناک زوال عقل، فراخوانی به اسلحه که همه ما را به چالش می کشد تا در مورد نحوه مراقبت از عزیزانمان در زمانی که بیشتر به ما نیاز دارند، متفاوت فکر کنیم.
بودن یکی از کسانی که به ما نیاز دارند. f مامی برد مگنوسون که دور از روزنامه نگاران نسل خود است، تمام زندگی مامی برد مگنوسون تجلیل از کلمات بوده است – کلماتی که او تلاش می کرد تا در چنگال این بیماری که به سرعت در حال تبدیل شدن به یک اپیدمی قرن بیست و یکم است نگه دارد. ازدواج با نویسنده و مجری برنامه، مگنوس مگنوسون ، آنها پنج فرزند داشتند که سالی بزرگترین آنها بود.
سالی مگنوسون علاوه بر شرح مبارزات، ناامیدیها، خندهها و شادیهای غیرمنتظرهای که او و خواهرانش هنگام همراهی مادر عزیزشان در مسیر طولانی زوال عقل به مدت هشت سال تا زمان مرگش در سال 2012 تجربه کردند، به دنبال درک و درک از گروهی از کارشناسان و پرسشهای مهمی در مورد اینکه چگونه با سالمندان خود رفتار میکنیم، چگونه میتوانیم با بزرگترین چالشهای اجتماعی، پزشکی، اقتصادی و اخلاقی زمان خود روبرو شویم، و انسان بودن به چه معناست.
Facebook.com/WhereMemoriesGo