این فصلها متون کار اسحاق نیوتن را تجزیه و تحلیل میکنند تا نور جدیدی بر درک علمی در زمان او بیافرینند. نیوتن در نوشته هایی که برای مخاطب عام در نظر گرفته شده است، هم در مورد انسان و هم در مورد خدا از مفهوم «احساسیت» استفاده می کند، اما حتی امروز هم در مورد معنای این اصطلاح اتفاق نظر وجود ندارد. تعریف تحت اللفظی اصطلاح لاتین “sensorium“، یا معادل انگلیسی آن “sensory”، “چیزی که احساس می کند” است، اما این یک ساختار نظری است.
این کتاب با بررسی مفهوم نیوتن و مدل اصلی آن، خوانندگان را به یک فرآیند کشف می برد. با احساس انسان آغاز می شود. این بخش از مفهوم او در متن نوشته های فوق الذکر بلکه در متن دو تن از معاصران نیوتن، پزشکان ویلیام بریگز و توماس ویلیس است، که هر دو در خط مقدم تخصص های خود در چشم پزشکی و چشم پزشکی بودند. عصب شناسی. هنگامی که احساس انسانی کاوش شد، تعمیم به حس الهی ممکن می شود که قابل مشاهده نیست، زیرا شیوه استدلال نیوتن از روی تجربه مستلزم آن است که قسمت دوم مفهوم او باشد. آخرین به ترتیب دانش دلیل این توالی این است که روش او، که کوتاه مدت آن «قیاس طبیعت» است، از به چیزی می رسد که به طور کلی صادق است چیزی که فراتر از حدود است. مشاهده بنابراین، تعمیم ناخودآگاه با قیاس به استنتاج منتقل می شود.
خوانندگان خواهند دید که چگونه می توان برخی از مفروضات رایج را زیر سوال برد، مانند اینکه نیوتن یک داوطلب الهیاتی بود که اراده اش بر عقل غلبه داشت. یا اینکه، برای نیوتن، نه تنها جهان یا جهان هستی، بلکه خداوند تمام فضای بی نهایت را نیز اشغال کرده است. ایده های ارائه شده از طریق این کتاب برای محققان فلسفه علم، فیزیولوژی انسانی، فلسفه ذهن، و معرفت شناسی و دیگران جذاب خواهد بود.