داستان تلخ یک فاجعه شیمیایی، یک سرپوش گذاشتن، و اینکه چگونه کشف یک پزشک ارتش ایالات متحده منجر به ساخت اولین دارو برای مبارزه با سرطان شد که امروزه به نام شیمی درمانی شناخته می شود.
در حوالی شب 2 دسامبر 1943، لوفت وافه بندر مهم متفقین باری، ایتالیا را بمباران کرد و هفده کشتی را غرق کرد و بیش از هزار سرباز و صدها غیرنظامی را کشت. در حمله هوایی غافلگیرانه، یو اس اس جان هاروی، کشتی لیبرتی که محموله ای فوق محرمانه از 2000 بمب خردل را حمل می کرد، گرفتار شد تا در صورت متوسل شدن آلمانی ها به جنگ گاز، در پاسخ به آنها استفاده شود.
وقتی یک ملوان جوان تحت تعقیب است. هنگامی که یکی دیگر به طور ناگهانی به دلیل علائم مرموز شروع به مرگ می کند، سرهنگ دوم استوارت الکساندر، پزشک و متخصص سلاح های شیمیایی، برای تحقیق فرستاده می شود. به سرعت تشخیص داده شد که او در معرض گاز خردل قرار گرفته است، اما مقامات بریتانیایی که مصمم بودند حضور این گاز سمی را در فاجعه دریایی ویرانگر پنهان کنند، که مطبوعات آن را «پرل هاربر کوچک» نامیدند، امتناع کردند. نخست وزیر وینستون چرچیل و ژنرال دوایت دی. آیزنهاور به طور مداوم برای سرکوب حقیقت عمل کردند و اصرار داشتند که سانسور برای امنیت نظامی ضروری است.
اسکندر از مقامات بندر بریتانیا سرپیچی کرد و قهرمانانه در تحقیقات خود استقامت کرد. گزارش نهایی او در مورد تلفات بری بلافاصله طبقه بندی شد، اما نه قبل از اینکه مشاهدات او از اثرات سمی خردل بر گلبول های سفید توجه سرهنگ کورنلیوس بی. خود تخریبی – که تشخیص داد که سم کشنده و شفابخش است، دوره جدیدی از تحقیقات سرطان را به رهبری موسسه اسلون کترینگ آغاز کرد. در همین حال، حادثه باری در رازداری نظامی پنهان شده است، که منجر به از دست رفتن سوابق، اطلاعات نادرست و سردرگمی بزرگ در مورد چگونگی رام کردن یک سلاح شیمیایی مرگبار برای استفاده پزشکی شده است.
راز بزرگ که عمیقاً تحقیق شده و به زیبایی نوشته شده است، داستان شگفت انگیزی است که نشان می دهد چگونه یک تراژدی هولناک باعث پیروزی پزشکی شد.