بهترین کتاب واشنگتن پست در سال 2015
پرایمری در مورد یک پزشک اواسط قرن، روایتی بیپرده از دیوانگی او و تلاش دخترش برای سر و سامان دادن به زندگیاش و معنا بخشیدن به آن.
دکتر پری برد، متولد تگزاس و تحصیلکرده هاروارد، یک پزشک ستاره نوظهور در اواخر دهه 1920 و 1930 بود. او در اوایل کارش، قبل از زمانش، مجذوب شناسایی ریشه بیوشیمیایی افسردگی شیدایی شد، درست همانطور که خودش از آن رنج می برد. تا زمانی که نتایج آزمایشهای پیشگامانهاش منتشر شد، دکتر برد چندین بار نهادینه شد، مجوز پزشکی او لغو شد و همسر و دخترانش تبعید شدند. او بعداً لوبوتومی کرد و بر اثر تشنج متعاقب صرع درگذشت.تحقیقات او ناقص است و دستاوردهای او شناخته نشده است.
میمی برد کاملاً از این داستان بی خبر بزرگ شد، زیرا خانواده اش در مورد پدری که بیشتر دوران کودکی او غایب بود سکوت کردند. چند دهه بعد، مجموعه ای از تصادفات غیرمعمول منجر به بازیابی دست نوشته ای شد که دکتر برد در طول اقامت وحشیانه خود در موسسات، حبس و فرار روی آن کار می کرد. این سند شگفتانگیز که بازتاب دورههای بهبودی جنونآمیز و سلامتی شفاف است، پرترهای خیرهکننده از مردی ارائه میدهد که ناظر فوقالعاده زیرک وضعیت خود بود، در حالی که با بیماریای دست و پنجه نرم میکرد که هیچ درمانی برای آن وجود نداشت، و برای رهایی از آن با زمان رقابت میکرد. . کلید درمان قبل از اینکه بیماری او غیرممکن شود.
پنجاه سال پس از اینکه به میمی برد گفته شد پدرش برای همیشه بیمار خواهد شد، او مأموریتی را آغاز می کند تا خاطرات و مرد را با هم بسازد. با گذشت زمان انگشتان او با مدادی که برای نوشتن دستنوشتهاش استفاده میکرد، آغشته به سرب شد، زیرا او خود را وقف فهمیدن اینکه او کیست، چرا ناپدید شد و میراثی که به ارث برده بود، گذاشت. نتیجه کارنامه خارق العاده او و سفر او برای برجسته کردن نامش آراد مون است، گواهی فراموش نشدنی از آنچه ذهن در اختیار دارد و قدرت نجات بخش قلب مصمم.