در Dancing With Lewi، خوانندگان با لی و نانسی ملاقات می کنند. لی قبل از رکود بزرگ در یک خانواده بزرگ کشاورز متولد شد. او یک کهنه سرباز جنگ جهانی دوم، تاجر خودساخته، هنرمند، شاعر و پسری بود که به غریبه دیگری لقب خود را می داد. دختر سوم لی، نانسی، عملی، سازمان یافته، واقع گرا، نویسنده و در اشتیاق به زندگی با پدرش برابری می کند. نانسی مصمم بود تا زمانی که ذهن لی با زوال عقل بدن لوی “رقصیدن” را آغاز کرد، علیرغم عزم او برای مستقل ماندن در حالی که ذهنش از بین می رفت، تصمیم گرفت. در رقصیدن با لئو، خوانندگان همچنین خدا را به عنوان کسی که خانواده را از این طوفان عبور داد و برای خستگی خانواده فیض کرد ملاقات میکنند.
این خاطرات از نگاه نانسی نوشته شده است در حالی که شعر اصلی لی بافته شده است تا به خوانندگان نگاهی اجمالی به نگاه او به زندگی بدهد. در قسمت اول رقصیدن با لئو، نانسی زندگی لی جوان، سالهای بزرگ شدن او با پدرش و زوال عقلی که خانوادهاش را تحت تأثیر قرار داده بود، مرور میکند. او زمانی که مادرش بر اثر سرطان می میرد و پدرش گیج تر می شود، در غم و اندوه شریک است. در قسمت دوم، او درس هایی را که در این راه آموخته به اشتراک می گذارد و به مراقبانی که از عزیزانشان که با یک بیماری ناتوان کننده دست و پنجه نرم می کنند، مراقبت می کنند، امیدوار می کند.
نانسی به مراقبان توصیههای عملی میدهد، مانند اینکه چگونه:
- مدارک قانونی خود را مرتب کنید
- منابع جامعه را پیدا کنید
- یک خانه سالمندان را انتخاب کنید و کار با کارمندان
- با عزیزانشان با احترام و وقار رفتار کنند