دگرگونی جهانی به طور مخفیانه علم و پزشکی را متحول کرده است. از سال 2003، تحقیقات زیستپزشکی در غرب با ظهور علم چندگانه و پزشکی تغییر شکل داده است – این ایده که هدف تحقیق ترجمه نتایج در سریعترین زمان ممکن به محصولات پزشکی است. در بازار در ذهن، مارک دنیس رابینسون این تغییر را ترسیم می کند و استدلال می کند که الگوی تحقیقاتی جدید تیم های تحقیقاتی دانشگاه را به استارت آپ های کوچک بیوتکنولوژی و شرکای صنعتی آنها را به شرکت های سرمایه گذاری در مراحل اولیه تبدیل کرده است. همچنین یک پیامد شگفتانگیز بزرگتر از این تغییر وجود دارد: به گفته رابینسون، چند علم و پزشکی به شرکتهای داروسازی زیستی، به عنوان بخشی از یک استراتژی مالی گستردهتر، این امکان را میدهد تا بخشهای پرخطر تحقیقات را به دانشگاههای غیرانتفاعی برون سپاری کنند. رابینسون پیامدهای این پیکربندی جدید را بررسی می کند. مثلاً وقتی دانشگاهها سطوح ناشناخته ریسک را جذب میکنند چه اتفاقی میافتد؟ رابینسون میگوید در سالهای پس از بحران مالی جهانی، علم و پزشکی ترجمه منجر به «مالیسازی سلامت» شده است.
رابینسون موضوعاتی مانند اضطراب سهامداران و عقب نشینی صنعت در تحقیقات آلزایمر و افسردگی را بررسی می کند. چگونه تحقیقات آزمایشگاهی به عنوان نوآوری در سلامت درک می شود حتی زمانی که هیچ محصولی وجود ندارد. ظهور رویدادهای شبکهسازی سرمایهگذاران برای ارائه علم در بستر بازار بسیار مهم است. و وضعیت بیماران در تصمیم گیری های پژوهشی. اگرچه پزشکی ترجمه خود را با هدف تسکین درد و رنج بیماران توجیه می کند، رابینسون دریافت که صدای بیماران تا حد زیادی در علوم اعصاب ترجمه به حاشیه می رود.