پاسخ ساده به این سوالات این است که ما نمی دانیم. با این حال، حجم انبوه متون ادبی و رسانهای باعث میشود باور کنیم که این کار را میکنیم. این کتاب با بررسی بازنماییهای کما و آسیب مغزی در متون مختلف، به بررسی عبارات رایج و ابزارهای زبانی مورد استفاده برای به تصویر کشیدن وضعیت پزشکی کما میپردازد، که باعث افسانهها و باورهای غلط جهانی در حوزه عمومی شده است. متیو کولبک به این موضوع نگاه میکند که چگونه این متون نشان دهنده آسیب مغزی طولانیمدت هستند یا نمیتوانند نشان دهند، با تکیه بر روایتهای بازماندگان کما که توسط گروههای نویسندگی که او در ده سال گذشته مدیریت کرده است، تهیه و تنظیم شده است.
بحث در مورد انواع آثار فرهنگی، از جمله رمانهای ایروین ولش، استیون کینگ، تام مک کارتی، و داگلاس کوپلند، و همچنین فیلمنامههایی برای فیلمها و رسانههایی مانند سوپرانوها، < کولبک توضیحی برای شیفتگی ما به خلسه ارائه می دهد. همانطور که داستان های گمراه کننده درباره بازماندگان در رسانه ها و ادبیات زیاد می شود، این کتاب تأثیر بالقوه این داستان ها را بر درک ما از کما و قربانیان آن بررسی می کند.