بررسی انتقادی ظهور مانیتورهای EEG پوشیدنی.
از Fitbits گرفته تا ردیابهای GPS، پوشیدنیها به ما کمک میکنند تا خودمان را به روشهای کمی درک کرده و بهبود ببخشیم. ما قدمهایمان را میشماریم، موقعیتمان را دنبال میکنیم و حتی امواج مغزمان را زیر نظر میگیریم، زیرا برای تناسب اندام بهتر، جهتگیری واضحتر یا ذهن متمرکزتر تلاش میکنیم. اما چرا برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد خود به دستگاه های پوشیدنی تکیه می کنیم؟ در صمیمیت خودرو، ملیسا ام.
لیتل فیلد به ویژه بر روی رساندن EEG از آزمایشگاه به دست مصرف کنندگان متمرکز است. در حالی که سایر فناوریهای تصویربرداری مغز (مانند MRI، PET و MEG) فقط در آزمایشگاههای تخصصی استفاده میشوند، الکتروانسفالوگرافی (همچنین به عنوان EEG شناخته میشود) در دستگاههای قابل حمل و با کاربری آسان تعبیه شده است. این پوشیدنیهای مصرفکننده فعالیت مغز را به عنوان دادههای قابل دسترس تجسم میکنند و بسیاری از آنها نوید بهبود خود را میدهند.
کتاب روشنگر لیتلفیلد، تاریخچه EEG را بر روی توسعه معاصر دستگاههای EEG پوشیدنی از طریق مطالعات جعبه کمکهای خواب مبتنی بر EEG، ابزارهای نقشهبرداری حیاتی، ابزارهای نظارتی مدرن و دستگاههای تمرین ورزشی به ارمغان میآورد. نویسنده استدلال میکند که در قرن گذشته، استفادههای کاربردی از EEG به ایجاد حالات ذهنی جدیدی برای نظارت و دستکاری، و همچنین گفتمانهایی در مورد وجود و زنده بودن امواج مغزی به عنوان ابزاری برای بهبود مغز کمک کرده است. با زمینهسازی و تحلیل دستگاههای پوشیدنی، صمیمیت رباتیک مداخلهای حیاتی در بازار مصرفکننده در حال ظهور و در زمینههای علمی STS، علوم اعصاب انتقادی، و تاریخچه فناوری ارائه میکند.