داستان تکان دهنده یک پروفسور انگلیسی که تلاش علوم اعصاب را برای درک و کنار آمدن با مرگ پدرش بر اثر بیماری آلزایمر مطالعه می کند.
برنده جایزه Memoir برای کتاب توسط مجله Memoir
در سال 1985، زمانی که سیندی واینستین دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشگاه کالیفرنیا برکلی بود، پدر محبوبش، جری، تشخیص داده شد. با بیماری آلزایمر اولیه او پنجاه و هشت سال داشت. دوازده سال بعد، در سن هفتاد سالگی، با از دست دادن تمام حافظه های خود – همراه با توانایی خواندن، نوشتن و صحبت کردن، درگذشت.
پیدا کردن کلمات مناسب سفر چندین دهه واینستین را دنبال می کند تا با زوال عقل پدرش به عنوان یک دختر و یک استاد انگلیسی کنار بیاید. اگرچه عشق همیشگی او به زبان و ادبیات راهی برای صحبت درباره غم و اندوهش به او داد، اما می دانست که برای درک مرگ پدرش باید درباره علم زوال عقل نیز بیشتر بیاموزد. برای نوشتن داستان خود، او با دکتر بروس ال. میلر، متخصص مغز و اعصاب و مدیر مرکز حافظه و پیری در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو، همکاری کرد و خاطرات شخصی، ادبیات، و علم و تاریخچه سلامت مغز را گرد هم آورد. آموزش و کار تأملی
یافتن کلمات مناسب راهنمای ارزشمندی برای خانواده هایی است که با تشخیصی که زندگی را تغییر می دهد سر و کار دارند. واینستین در فصلهایی از خاطرات عمیق و گاهی طنزآمیز، از ادبیات استفاده میکند تا آسیبهای ناشی از تشخیص پدرش و از دست دادن زبان و هویت او را توصیف کند. دکتر میلر، در پاسخ به گزارش عمیقا شخصی واینستین، فرآیندهای عصبی مسئول علائم نشان داده شده توسط پدرش را توصیف می کند. او همچنین به تجربیات شخصی و حرفه ای خود می پردازد. در آخرین فصل در مورد حافظه، واینستین توانست پدرش را قبل از تشخیص به یاد بیاورد، و میلر توضیح میدهد که مغز چگونه خاطرات ایجاد میکند در حالی که برخی از خاطرات خود را به اشتراک میگذارد. و دیدگاه آنها به خوانندگان درک کامل تری از بیماری آلزایمر نسبت به هر صدای دیگری می دهد.