بیهوشی: برای غیر قابل لمس کردن آن
ابتدا تزریق، سپس شمارش معکوس وجود دارد – و چیز بعدی که می دانید، بیدار هستید. بیهوشی: هدیه فراموشی و راز آگاهی داستان دوره ای در بین است، کاوش در آن مهم ترین و گیج کننده ترین موهبت پزشکی مدرن: عمل نامرئی که ما را قادر می سازد تا تحت عمل قرار دهیم. که در غیر این صورت به طرز غیرممکنی دردناک و اغلب کشنده خواهد بود.
در 150 سال گذشته، بیهوشی مداخلات جراحی را از جراحی قلب باز گرفته تا لیفت صورت را به یک امر عادی تبدیل کرده است. اما واقعاً چقدر متخصصان بیهوشی می دانند وقتی بیمارانشان تحت بیهوشی هستند چه اتفاقی می افتد؟ آیا می توانیم بشنویم که چه خبر است و آن را حفظ کنیم؟ آیا اگر آن را به خاطر نیاوریم، درد همچنان دردناک است؟ چگونه ضمیر ناخودآگاه تجربه تشریح و غارت بدن را پردازش میکند – و چگونه میتوانیم به خودمان کمک کنیم؟
کیت کول آدامز تجربیات شخصی خود را با این جراحی و اکتشافات پس از آن و گزارش های شخصی دیگران، پزشکان و بیماران به طور یکسان-روایت افرادی که زیر چاقو از خواب بیدار می شوند، تجربه می کنند. واکنشها، رویاها، و توهمها، و خاطرات غوطهور شده – روایتهایی که ماهیت زودگذر خود را برانگیخته و روشن میکنند. کول آدامز که گاهی تحسین برانگیز، غنایی و درهم شکستن است، علم را از تجربیات شخصی استخراج می کند و کنجکاوی شدید انسانی را به قلمروی ناشناخته فراتر از آگاهی می آورد.